در مساله حج وارد است که اگر کسی مستطیع بشود و هیچ عذر شرعی نداشته باشد.... و در عین حال به حج نرود و نرود تا بمیرد، چنین کسی هنگام مردن، مسلمان از دنیا نخواهد رفت. اما آیا هرگونه حجی ، فلسفه ی زیبای حج را در دل خود دارد؟؟! شخصی میگوید : با امام زینالعابدین (ع) در صحرای عرفات بودیم . از آن بالا که نگاه کردم ، دیدم صحرا از حاجی موج میزند . به امام عرض کردم ما اکثر الحجیج الحمد لله چقدر امسال حاجی زیاد است . امام فرمود : " بی شک حاجی ای که در عرفه حضور پیدا می کند و عمق معنا و معنویت عرفه را درک نمیکند و سعی باطل و دنیایی بین صفا و مروه می کند و فلسفه اش را نمی داند و طواف کعبه می کند و معنویتش تکان نمی خورد حاجی نشده! مرا به کعبه چه حاجت که چاردیوار است! طواف کعبه من دیدن رخ یار است...
فرشتگان الهی میایند و به او می گویند: « مت ان شئت یهودیا و ان شئت نصرانیا»؛ تو که این رکن اسلامی را به جا نیاورده ای ، حالا مخیر هستی ، می خواهی یهودی بمیر ، می خواهی نصرانی بمیر ، تو دیگر نمی توانی مسلمان بمیری!
(استادشهیدمطهری، آزادی معنوی ص73)
« ما اکثر الضجیج و اقل الحجیج » "
چقدر فریاد زیاد است و چقدر حاجی کم است ! آن شخص میگوید من نمیدانم امام چه کرد و چه بینشی به من داد و چه چشمی را در من بینا کرد که وقتی به من گفت حالا نگاه کن ، دیدم صحرایی است پر از حیوان ، یک باغ وحشکامل که فقط یک عده انسان هم در لابلای این حیوانها دارند حرکت میکنند ! فرمود : حالا میبینی ؟ باطن قضیه این است.(شهیدمطهری، انسان کامل)
"حج" آنگاه حقیقت معنایش که "قصد" است را خواهدیافت که مقصود واقعی را و عرفان واقعی را در این دوران معنوی بتوانی بیابی...
وقتی چاردیوار کعبه را تنها سنگ نشانی قرار دهی تا درک حقیقت دین محمد (ص) و وصال معشوق لایزال و دیدن رخ یار را به وطن سوغاتی ببری...
Design By : Pichak |